پرسش اساسی که مطرح میشود این است که آیا شبکههای اجتماعی نقشی مفید در بازار سرمایه دارند یا مخرب؟ ۴ کارشناس به این پرسش پاسخ دادند.
بورس در فضای مجازی
به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: همگام با توسعه روزافزون بازار سرمایه، نقش شبکههای اجتماعی نیز در این بازار پررنگتر از قبل شده است. کانالها و بسترهای آنلاینی که بهمنظور تبادل تحلیلهای مالی و اقتصادی تشکیل شده و شواهد نشان از تاثیرگذاری بالای آنها در مسیر تغییر قیمت سهام و تصمیمگیریهای معاملهگران در خرید و فروش دارد. پ
انتشار تجربیات سرمایهگذاری افراد روی سهام مختلف، ارائه تحلیلهای تکنیکال و بنیادی، میل به انجام معاملات گروهی و رفتارهای دستهجمعی و حتی انتشار شایعات، اطلاعات و اخبار نادرست درخصوص سهام میتواند نتیجه افزایش ضریب نفوذ استفاده از شبکههای مجازی باشد.
در راستای تاثیر مثبت و منفی این شبکههای مجازی، نظرات فراوان و متعددی وجود دارد؛ هرچند تاثیر شبکههای اجتماعی بر بازار سرمایه میتواند از یکسو به تبیین رفتار سهامداران در بازار سرمایه کمک کند و بستر مناسبی را برای نهادهای نظارتی بازار سرمایه در جهت ارائه راهکارهای نظارتی و مقرراتی مناسب، مهیا سازد، اما از سوی دیگر توانایی ایجاد تنش در بازار سرمایه، استفاده ناصحیح از اطلاعات و بروز رفتارهای هیجانی از سوی سهامداران کمتجربهتر را نیز دربر دارد.
اما در این میان سوال اساسی که مطرح میشود این است که آیا شبکههای اجتماعی نقشی مفید در بازار سرمایه دارند یا مخرب؟ در پاسخ به این پرسش کارشناسان فعال در بازار سرمایه معتقدند که نمیتوان نقش پررنگ فضای مجازی در رونق معاملات برخط و سرعت انتقال دادهها و تبادلاطلاعات و همچنین توسعه اطلاعرسانی را در سالهای اخیر نادیده گرفت.
در واقع وجود فضای مجازی و اطلاعات رد و بدلشده منجر به افزایش سطح سواد مالی جامعه و افراد فعال در این بازار و در این حوزه شده است. این در حالی است که دستکاری قیمتی یکی از مخاطرات بزرگ شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است.
این اقدام بهصورت آگاهانه توسط افراد بهمنظور تشویق به خرید، دخالت در عملکرد آزادانه عرضه و تقاضا و کنترل قیمت با استفاده از معاملات ساختگی انجام میشود.
البته در این میان برخی تاکید دارند که در فضای کنونی با توجه به نقش مهم تحلیلگران متعدد و مستقل از یکسو و افزایش سهام شناورآزاد و همچنین تکالیف قانونی حضور بازارگردانان در شرکتهای فعال در بورس و فرابورس از سوی دیگر، کند شدن، محدود شدن و کمرنگتر شدن جایگاه سیگنالفروشان غیرمجاز در بازارسرمایه را بهدنبال داشته است.
در همین راستا غفلت سیاستگذاران بازار سرمایه در اعطای مجوزهای جدید برای فعالیت شرکتهای مشاور سرمایهگذاری نیز بستر را برای جولان هرچه بیشتر شبکههای اجتماعی فراهم کرده است.
در واقع مقام ناظر با اهمیتدادن بیش از پیش به اشخاص دارای مجوز مانند سبدگردانان و مشاوران سرمایهگذاری بهنوعی باید با حضور و وجود اشخاص غیرمجاز برخورد کند.
کوچ سهامداران به شبکههای اجتماعی
- بابک زمانی | کارشناس بازار سرمایه
پیش از پرداختن به نقش مثبت یا منفی شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بر بازار سرمایه باید به این نکته توجه داشت که درحالحاضر تبادل اطلاعات عموما از فضای مجازی و بستر شبکههای اجتماعی صورت میگیرد و نامگذاری فضای مجازی برای چنین شبکههایی میتواند تا حدودی دور از انصاف یا اشتباه باشد.
به عبارت دقیقتر درحالحاضر فضای واقعی برای تبادل اطلاعات و بهرهمندی از محتویات تحلیلی و کارشناسی همین شبکههای اجتماعی هستند که در فضای محاورهای و عموم مردم، فضای مجازی نامیده میشوند. این مدل نامگذاری میتواند باعث کمرنگشدن اهمیت تاثیر این فضا و این ابزار در بازار سرمایه شود.
مساله مهم بعدی در این ابزار و فضا، نحوه ارائه اطلاعات به مخاطبان است؛ ارائه اطلاعات در فضای مجازی و شبکههای مجازی عموما بهصورت تیتروار، کلیدواژهای، چکیده و خلاصهای از مطالب اصلی بوده که میتواند مخصوصا برای سهامداران تازه وارد منتج به نتایج منفی شود.
این ابزار مانند هر ابزار دیگری برای حصول نتیجه مثبت یا منفی تا حد بسیار زیادی وابسته به سطح آگاهی و دانش استفادهکننده از آن است.
مساله مهم دیگر عملکرد نهادهای نظارتی و نهادهای آموزشی در این فضا است. با توجه به سهم بالای شبکههای اجتماعی و تاثیر بالای فضای مجازی، اطمینان از ارائه اطلاعات صحیح و درست به مردم و سرمایهگذاران و همچنین ارائه اطلاعات آموزشی در جهت ارتقای سطح دانش، اطلاعات و فرهنگ سهامداری بسیار مهم است.
ارائه اطلاعات صحیح و درست در این راستا تا حد زیادی میتواند باعث ارتقای جایگاه فضای مجازی در میان معاملهگران شود.
نکته مهم بعدی سرمایهگذاران و استفادهکنندگان از این فضای مجازی را شامل میشود که باید بهدنبال ارتقای دانش و افزایش سطح تحلیل خود در بازار سرمایه باشند تا بتوانند از میان انبوهی از اطلاعات و منابع موجود، بهینهترین استفاده را داشته باشند. به این صورت که بتوانند با تشخیص صحیح، تصمیمگیریهای مناسب در جهت خرید و فروش سهم مناسب داشته باشند.
در نهایت باید عنوان کرد که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مانند هر ابزار و بستر دیگری میتواند نکات مثبت و منفی زیادی به دنبال داشته باشد که تا حدود زیادی وابستگی شدید به استفادهکنندگان دارد. در این راستا باید تاکید کرد که ارائه اطلاعات کمعمق و سطحی از بستر چنین فضایی باعث فاصله گرفتن مردم و عموم سرمایهگذاران از بازار سرمایه خواهد شد.
امری که مطالعات عمیق و آموزشهای لازم و صحیح برای سرمایهگذاران را به تعویق انداخته و از جمله نکات منفی این موضوع شناخته میشود.
هر چند سهولت در دسترسی اطلاعات از بستر فضای مجازی را شاهد هستیم و عدالت در برخورداری طیف گستردهای از اطلاعات برای عموم جامعه از این بستر فراهم است، ولی بعضا این اطلاعات از پشتوانه صحیح و تحلیلی برخوردار نبوده و گمراهی هر چه بیشتر سرمایهگذاران را به همراه خواهد داشت.
فرصت یا تهدید؟
- عبدالله دریابر | کارشناس بازار سرمایه
این روزها بازار سرمایه در حال توسعه هر چه بیشتر بوده و روز بهروز محبوبیت بیشتری بین عموم جامعه کسب میکند. بهطوری که شاهد صدور کدهای جدیدی بورسی، ورود سرمایهگذاران تازه به این بازار و در نهایت افزایش تعداد فعالان بازار سرمایه هستیم.
اما در این میان باید توجه داشت که سرمایهگذاری در بازار سهام و ورود به بازار سرمایه، تنها به داشتن کد بورسی ختم نمیشود.
به عبارت دقیقتر یک سرمایهگذار بازار سرمایه باید آموزش های لازم برای سرمایهگذاری در این بازار را کسب کرده باشد و با تحلیلهای مناسب و بهموقع، بداند که بر اساس چه معیارهایی و چگونه در این بازار به خرید و فروش بپردازد.
همانطور که عنوان شد در سالهای اخیر شاهد رشد و توسعه هر چه بیشتر بازار سرمایه و ورود سرمایهگذاران جدید به این بازار بودهایم. به ان ترتیب پس از توسعه همهجانبه بازارهای مالی و حضور گسترده مردم در بورس، نیاز به خدمات مشاوره سرمایهگذاری بیش از پیش احساس شده است.
در واقع معاملهگران کمتجربه و فاقد تخصص مالی نیاز بیشتری به آموزش و برخورداری از تحلیلهای مشاوران بورسی دارند تا در راستای سرمایهگذاری صحیح و کمریسک، راهنماییهای لازم را کسب کنند و بتوانند خرید و فروشهای مناسب و براساس تحلیل انجام دهند.
بررسیها نشان میدهد که در گذشته تمام امور بازارهای مالی و بهویژه سرمایهگذاری در بازار سهام با مراجعه حضوری یا تماس تلفنی سرمایهگذاران به تالارهای بورس و شعب کارگزاریها انجام میگرفت. بر این اساس اجرای سفارشهای معاملاتی سرمایهگذاران نیز از سرعت بالایی برخوردار نبود و با کندی و اختلال زیادی همراه بود.
اما با توجه به پیشرفت فناوری طی سالهای اخیر و پدید آمدن امکاناتی نظیر معاملات برخط، به تدریج اکثر فعالیتهای جانبی بازار سرمایه بهخصوص مشاوره سرمایهگذاری نیز ماهیت اینترنتی پیدا کرد.
استفاده گسترده از فناوریهای نوین در بازارهای مالی سبب پیدایش تعداد نامحدودی از مشاوران مالی و سرمایهگذاری در فضای مبتنی بر وب و شبکههای اجتماعی شد. عمده خدمات ارائه شده توسط این مشاوران آنلاین، پیشنهادهای خرید و فروش داراییهای مختلف است که اصطلاحا سیگنالفروشی نامیده میشود.
البته واضح است که اعتماد به سیگنالهای ارائه شده در فضای مجازی و در شرایط صعودی بازار، بازدهی کوتاهمدتی را نصیب سرمایهگذاران خواهد کرد، اما غفلت سرمایهگذاران تازهوارد از دریافت مشاوره و تخصص نهادهای مالی دارای مجوز برای سرمایهگذاری صحیح و اصولی در بازار سرمایه طبیعتا مشکلات و تبعاتی را برای آنها در میانمدت تا بلندمدت به همراه دارد.
ولی در این میان نباید غفلت سیاستگذار بورسی را نیز نادیده گرفت؛ همانطور که میدانیم سازمان بورس در سنوات اخیر در صدور مجوزها، بهویژه صدور مجوز مشاور سرمایهگذاری، همراستا و همسو با رشد صدور کدهای سرمایهگذاری عمل نکرده و این امر سبب شده بسیاری از سرمایهگذاران تازهوارد بهویژه قشر عام جامعه که با مفاهیم اولیه سرمایهگذاری در بورس و بازار سرمایه ناآشنا هستند، ناگزیر به رجوع و خرید سیگنال در فضای مجازی باشند.
از طرفی نیز طبیعی است که طیف عظیمی از افراد باتجربه که سابقه طولانیمدت فعالیت در بازار سرمایه دارند و نیز بعضا بسیاری از آنها دارای سوابق آکادمیک مالی در سطوح بالا هستند، اقدام به انتشار دانستههای علمی خود در بازار سرمایه نمایند. به این ترتیب اطلاعات منتشر شده در فضای مجازی و قرار گرفتن اطلاعات، آموزشها، تحلیل و بعضا سیگنالفروشی، پاسخگوی بخشی از نیازهای سرمایهگذاران تازهوارد در این بازار بوده است.
اما در این میان سوال اساسی که مطرح می شود و در اذهان فعالان بازار سرمایه به وجود میآید، این است که آیا واقعا خرید و فروش سیگنال در فضای مجازی خوب است یا مخرب؟! با تمام احترامی که به نظر منتقدین دارم که آنها فضای مجازی را مخرب میدانند، معتقدم وجود فضای مجازی و اطلاعات ردوبدل شده منجر به افزایش سطح سواد مالی جامعه و افراد فعال در این بازار و در این حوزه شده است.
اما نکته بسیار مهمی که نباید از آن غافل شد اینکه نباید اجازه داد فضای مجازی تبدیل به فضای قمار و سیگنالفروشی یا فضایی برای کلاهبرداری از سرمایهگذار شود. همچنین باید توجه داشت، اصولا بازارهای مالی به دلیل ماهیت پرنوسان خود، امکان پیشبینی قطعی ندارند.
متغیرهای آماری فراوان، تعدد معاملهگران خرد و کلان و… پتانسیل نقدشوندگی و تحرک قیمتی بالایی را برای این بازار فراهم آورده است که همین موضوع سبب شده پیشبینی قطعی و زمانبندی بازار ناممکن باشد.
حتی معاملهگران موفق و بسیار شناخته شده نیز هیچگونه تضمینی در موقعیتهای معاملاتی خود نداشته و صرفا روی فرآیند مثبت سرمایهگذاری در بلندمدت متمرکزند. در واقع عملکرد معاملاتی هیچکس عاری از خطا و اشتباه نیست. با این وجود سرمایهگذار خرد باید به این نکات توجه داشته و به همین منظور سعی در افزایش سواد مالی خود داشته باشد.
تجربه توییتری در والاستریت
- آرش مجاهدنقی | کارشناس بازار سرمایه
شبکههای اجتماعی بیتردید یکی از اثرگذارترین پدیدههای نوظهور طی دهه گذشته هستند و در سالهای اخیر به یکی از پایگاههای مهم اطلاعاتی در بازار سرمایه تبدیل شدهاند و بستر مناسبی برای تبادل تحلیلهای مالی و اقتصادی بهوجود آوردهاند.
امروزه اخبار و اطلاعات منتشر شده در شبکههای اجتماعی، یک منبع مهم در فرآیند تصمیمگیری محسوب میشوند. تاثیر این موضوع بر بازار سرمایه بهقدری بااهمیت است که اثرات آن، بهعنوان یکی از موضوعات مورد بحث در ادبیات مالیرفتاری مطرح میشود.
آنچه باعث استقبال زیاد از این بستر ارتباطی میشود، سهولت ارتباط افراد با یکدیگر است. اشتراک افکار و علاقهمندیها، اخبار، فعالیتها و تبادل نظرات، بدون هیچگونه محدودیتی بر میزان محبوبیت این ابزار ارتباطجمعی میافزاید.
هدف اصلی شبکههای اجتماعی ایجاد یک راه ارتباطی سادهتر و به اشتراک گذاشتن محتواست. شواهد نشان میدهد فعالیت شبکههای اجتماعی تاثیر قابلتوجهی بر بازار سرمایه دارد، بهگونهای که مجموعه فعالیتهای تحت شبکههای اجتماعی دارای اینقدرت بوده تا ارزیابی بازارهای مالی و همچنین مسیر تحلیل سهام شرکتهای بورسی را دچار تغییرات با اهمیت کند.
بنابراین بررسی تاثیر شبکههای اجتماعی بر بازار سرمایه میتواند از یکسو به تبیین رفتار سهامداران در بازار سرمایه کمک کند و از سوی دیگر بستر مناسبی را برای نهادهای نظارتی بازار سرمایه در جهت ارائه راهکارهای نظارتی و مقرراتی مناسب، مهیا سازد.
شبکههای اجتماعی بستری برای تبادل اطلاعات و تحلیلها و انتقال آنها به سایرین فراهم آورده است. انتشار تجربیات سرمایهگذاری افراد بر روی سهام مختلف، ارائه تحلیلهای تکنیکال و بنیادی، میل به انجام معاملات گروهی و رفتارهای دستهجمعی و حتی انتشار شایعات، اطلاعات و اخبار نادرست درخصوص سهام میتواند نتیجه افزایش ضریب نفوذ استفاده از شبکههای مجازی باشد.
شبکههای اجتماعی ممکن است موجب بالارفتن حس مسوولیتپذیری صاحبان شرکتها و همچنین افزایش سرعت انتشار اخبار و بیشترشدن شفافیت و کارآیی بازار سرمایه شود، اما از سوی دیگر توانایی ایجاد تنش در بازار سرمایه، استفاده ناصحیح از اطلاعات و بروز رفتارهای هیجانی از سوی سهامداران کم تجربهتر را نیز در بر دارد. امروزه شبکههای اجتماعی فعال در بازار سرمایه به یک بستر برای تبادل تحلیلهای مالی و اقتصادی تبدیل شدهاند.
شواهد نشان میدهد مکالمات و روابط افراد در شبکههای اجتماعی در مسیر تغییر قیمت سهام و تصمیمگیریهای افراد تاثیرگذار است. این واقعیت مخصوصا در مواقع انتشار اخبار بسیار منفی یا مثبت اقتصادی یا سیاسی نمود بیشتری پیدا میکند.
از طرف دیگر، بهجز در مواردی که برخی افراد سودجو از شبکههای اجتماعی برای انتشار اخبار نادرست سوءاستفاده میکنند، اطلاعات و تحلیلهای به اشتراک گذاشتهشده در شبکههای اجتماعی نقشی حیاتی در تقویت کارآیی بازار سرمایه ایفا میکنند.
رونق معاملات برخط و سرعت دادهها و تبادل اطلاعات، نقش شبکههای اجتماعی را بهعنوان یک پایگاه خبری و اطلاعرسانی طی سالهای اخیر پررنگ تر کرده است.
گرچه در ایران تاکنون مطالعه جامع درخصوص تاثیر شبکههای اجتماعی بر بازار سرمایه و رفتار سرمایهگذاران انجام نشده است، اما تحلیل رفتارهای سهامداران خرد، بیانگر این موضوع است که بخش قابل توجهی از تصمیمات این افراد ممکن است متاثر از شبکههای اجتماعی باشد.
حتی این شبکهها در ورود افراد به بازار سهام نیز مؤثر بوده و بسیاری از افراد، متاثر از شبکه اجتماعی دوستان و فامیل به این عرصه وارد شدهاند.
درخصوص ارائه خدمات حرفهای بازار سرمایه از قبیل مشاوره، باید توجه داشت که تنها شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری که مشخصات آنها در سایت سازمان بورس و اوراق بهادار ثبت شده است با رعایت ملاحظات قانونی قادر به ارائه مشاوره درخصوص خرید یا فروش سهام هستند.
بهجز شرکتهای نام برده شده در سایت سازمان بورس، هیچ فرد حقوقی یا حقیقی حق چنین اقدامی ندارد و در واقع با سیگنالدهی درخصوص خرید و فروش سهام، مرتکب جرم میشود.
یکی از مهمترین منابعی که باعث گمراه شدن فعالان بازار سرمایه میشود، کانالها و گروههای موجود در فضای مجازی و بهویژه تلگرام و اینستاگرام هستند که با اقدام به تبلیغات و جذب مخاطبان، به ارائه خدمات غیرمجاز از جمله خدمات سبدگردانی و مشاوره سرمایهگذاری میپردازند.
با وجود اینکه گفته میشود عزم جدی و ظرفیت قانونی بالقوه برای برخورد با این نوع موارد غیرمجاز توسط سازمان بورس و سایر نهادهای نظارتی وجود دارد، با جستوجویی ساده در سطح فضای مجازی درمییابیم چندین هزار گروه، کانال و صفحه با عناوین مختلف و موضوعات بازار سرمایه در حال فعالیت غیرقانونی هستند.
در قانون پیشبینیشده که سازمان مکلف است مستندات و مدارک مربوط به جرائم را گردآوری کرده و به مراجع قضایی ذیصلاح اعلام و حسب مورد، موضوع را در مقام شاکی پیگیری کند.
دستکاری قیمتی یکی از مخاطرات بزرگ شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است. این اقدام بهصورت آگاهانه توسط افراد بهمنظور تشویق به خرید، دخالت در عملکرد آزادانه عرضه و تقاضا و کنترل قیمت با استفاده از معاملات ساختگی انجام میشود.
استفاده از اطلاعات نهانی، قیمتسازیهای کاذب، فراهمسازی موجبات افشا و انتشار اطلاعات نهانی، معامله براساس اطلاعات نهانی یا به تعبیری سیگنالفروشی، اقدامهای منجر به ایجاد ظاهری گمراهکننده از روند معاملات اوراق بهادار، اغوای اشخاص به انجام معاملات اوراق بهادار از هر طریق ممکن و افشای اسرار سرمایهگذاران از جمله تخلفات و جرایم دیگر در بازار سرمایه است.
طبق قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران هر شخصی که اقدامات وی نوعا منجر به ایجاد ظاهری گمراهکننده از روند معاملات اوراق بهادار یا ایجاد قیمتهای کاذب یا اغوای اشخاص به انجام معاملات اوراق بهادار شود به حبس تعزیری تا پنج سال و جزای نقدی تا پنج برابر سودهای به دست آمده یا زیانهای متحملنشده محکوم خواهد شد.
همچنین ماده ۴۹ قانون بازار اوراق بهادار بیان میکند اگر شخصی تحت هر عنوانی فعالیتهایی از قبیل کارگزاری، کارگزار معاملهگری و بازارگردانی را بدون مجوز انجام دهد به حبس تعزیری از یک ماه تا ۶ ماه یا جزای نقدی معادل یک تا سه برابر سود بهدست آمده یا زیان متحمل نشده محکوم خواهد شد.
چند مورد از تجربیات بورسهای توسعهیافته در باب نحوه راهاندازی و نظارتبر شبکههای اجتماعی تخصصی بازار سرمایه: شبکه اجتماعی بازار سهام آمریکا با نام توییت سهام که در سال ۲۰۰۸ راهاندازی شد، یکی از اولین شبکههای مجازی در حوزه بازار سرمایه بود. این شبکه زیرساختی مجزا از توییتر دارد و فقط پستهای مرتبط با بازار سهام را منتشر میکند.
در محیط این شبکه، افراد بر اساس نماد هر شرکت نظرات، تحلیلها و خبرهای خود را منتشر میکنند. این شبکه اجتماعی با پلتفرم سایر شبکههای اجتماعی هماهنگ است و کاربران سایر شبکههای اجتماعی نیز به محتوای مطالب آن دسترسی دارند.
کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده مشخصا تعیین کرده است که شرکتها از طریق شبکههای اجتماعی مختلف از قبیل فیسبوک، توییتر، بلاگها، لینکدین و فلیکر میتوانند با سرمایهگذاران و سهامداران خود در ارتباط باشند، مشروط به اینکه به سرمایهگذاران اطلاع داده شود که کدام پلتفرم مشخص برای شرکت، جهت اطلاعرسانی انتخاب شده است.
بورس لندن در اواخر سال ۲۰۱۵ یک شبکه اجتماعی به نام ارتباط نخبگان، برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس ایجاد کرد که اطلاعات اشتراکی در رابطه با بازار سرمایه و منتشر شده در فیسبوک، توییتر و لینکدین را با هم ترکیب کرده و همچنین از طریق این پلتفرم سرمایهگذاران با مشاوران ارتباط آنلاین برقرار میکنند.
استفادهکنندگان از این پلتفرم ملزم به ایجاد پروفایل کاربری هستند و به جهت اینکه پروفایل کاربری همه کاربران در این پلتفرم از قبل مورد بررسی قرار گرفته است، میتوان درستی اطلاعات منتشر شده در این صفحات را تایید کرد. همچنین در هر مرحله از فعالیتهای شرکتهای تحت نظارت، آنها موظف هستند تا اطلاعاتی که ممکن است باعث تغییر قیمت سهام آنها شود را از طریق این شبکه اطلاعرسانی کنند.
همچنین آنها باید اطلاعات مربوط به تغییرات مالی و مالکیت شرکت را که ممکن است باعث جهتدهی قیمتهای سهام شوند را نیز بهصورت شفاف به اطلاع عموم برسانند. در بورس استرالیا نیز شرکتهای بورسی موظف هستند که شبکههای اجتماعی و بهطور کلی هر اخباری را که در مورد سهام آنها منتشر میشود، رصد کنند و اطلاعات درست مرتبط با شرکت خود را افشا کنند.
با نگاهی به تجربیات بورسهای توسعهیافته میتوان دریافت که بهکارگیری شبکههای اجتماعی در بازار سرمایه امری اجتنابناپذیر و ضروری است. اما برخلاف سایر کشورها و بورسهای توسعهیافته، بهدلیل نبود شبکه اجتماعی یکپارچه و تحت نظارت سازمان بورس، موجهای جریانساز و بعضا مخرب در بازار سرمایه ایران در شبکههای اجتماعی از قبیل تلگرام و اینستاگرام شکل گرفته است.
تحقیقات انجام شده نشان میدهد پیامرسان تلگرام محبوبیت زیادی بین کاربران و فعالان بازار سرمایه ایران دارد؛ بهطوریکه بیش از ۸۰ درصد از کاربران آن روزانه از این پیامرسان استفاده میکنند. همچنین بیش از ۵۰ درصد از کاربران تلگرام در ایران به اخبار و مطالب منتشر شده در این برنامه اعتماد دارند.
بنابراین ممکن است بهدلیل فقدان زیرساختهای نظارتی دقیق، سهامداران بازار سرمایه بیش از پیش مورد سوءاستفاده سیگنالفروشان و سایر افراد سودجو قرار گیرند. با بهرهگیری از تجربیات سایر کشورها و با در نظرگرفتن فضای بازار سرمایه کشور، میتوان زیرساختهای فنی و مقرراتی را به گونهای فراهم آورد تا بتوان بیش از پیش از شبکههای اجتماعی مجازی در جهت افزایش شفافیت، بهبود کارآیی و آموزش هدفمند سرمایهگذاران بهره برد.
بازار مکاره سیگنالفروشان
- فردین آقابزرگی | فعال بازار سرمایه
بازار سرمایه ایران در حال گذراندن سیر تکامل و تعالی خود است؛ سال ۹۹ و مشخصا مقایسه حجم معاملات نسبت به دورههای پیشین و شاخصهای اقتصادی از جمله تولید ناخالص ملی، توسعه و بزرگتر شدن ابعاد بازار سرمایه را به خوبی نمایان کرده است.
هرچند رشد بازار سرمایه در کلیه ابعاد همسو و هم اندازه نبوده است، بهطوری که بازار اولیه در مقایسه با بازار ثانویه، حجم معاملات بسیار کمتر و کوچکتری را تجربه کرده است. اما به هر جهت سمت و سوی تعمیق هر چه بیشتر بازار سرمایه بر همه فعالان اقتصادی و دولت محرز شده است.
در این راستا باید عنوان کرد که فرهنگ سرمایهگذاری، روشهای تحلیل، تکنیکهای خرید و فروش و حتی ابزارهای معاملاتی نسبت به سنوات گذشته بسیار دگرگونتر شده و سیری متعالی در پیش گرفته است.
به ترتیبی که مانند گذشته نمیتوان بهراحتی و بدون استفاده از تکنیکهای تحلیل، توصیه به خرید و فروش داشت یا بدون برخورداری از دانش کافی و تحلیلهای مناسب، بازدهی مطلوبی از بازار سهام کسب کرد.
همگام با افزایش سطح دسترسی جامعه به امکانات اینترنتی و اتصال به شبکههای اجتماعی، تحولی جدید در عرصه اقتصاد و بورس نیز ایجاد شده است که انتظار میرود فعالان بازار نسبت به فواید و مضرات آن آگاهی کامل داشته باشند.
باید تاکید داشت که همگام با رشد و توسعه بازار سرمایه، مجاری غیرمجاز و سیگنال فروش نیز به دور از چشم مقام ناظر به راحتی فعالیت خود را آغاز کرده و توسعه قابلتوجهی را تجربه کردهاند. در این راستا بعضا و تصادفا برخی از این کانالهای مجازی رزومه نسبتا مناسبی هم از خود برجا گذاشتهاند.
اما مرور زمان جایگاه ناویژه و غیراصولی این اشخاص را نشان داده و حتی افراد غیرحرفهای نیز متوجه تکنیک خاص این مجاری شدهاند که صرفا تمرکز نقدینگی و هدایت یکپارچه این پولها و سیگنال فروشی به سهام مورد نظر متولیان و مدیران این فضای مجازی است.
هرچند اتکا به تحلیل نیز چاشنی در اختیار گذاردن اطلاعات خرید و فروش برای مشتریان سیگنال فروشان است، اما در فضای کنونی نباید نقش مهم تحلیلگران متعدد و مستقل را نادیده گرفت.
در این میان افزایش سهام شناور آزاد و همچنین تکالیف قانونی حضور بازارگردانان در شرکتهای فعال در بورس و فرابورس نیز مزید بر علت و سبب شده تا کند شدن، محدود شدن و کمرنگتر شدن جایگاه سیگنال فروشان غیرمجاز را در بازار سرمایه شاهد باشیم.
در همین رابطه لازم است مقام ناظر با اهمیت دادن بیش از پیش به اشخاص دارای مجوز مانند سبدگردانان و مشاوران سرمایهگذاری به نوعی با حضور و وجود اشخاص غیرمجاز نیز برخورد کند.
در واقع تنها شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری که مشخصات آنها در سایت سازمان بورس و اوراق بهادار ثبت شده است، میتوانند با رعایت ملاحظات مشخص سهامداران را ترغیب به خرید یا فروش سهامی بکنند.
بهجز شرکتهای نام برده شده در سایت سازمان بورس، هیچ فرد حقوقی یا حقیقی حق چنین اقدامی ندارد و در واقع با سیگنالدهی درخصوص خرید و فروش سهام، مرتکب جرم میشود و باید برخورد جدی با آنها صورت گیرد.
از سوی دیگر باید عنوان کرد که نگاه کوتاه مدت سیگنال فروشان و کسب سود مقطعی نیز مغایر با شئون و فلسفه سرمایهگذاری در بازار سرمایه است. همانگونه که اشاره شد سال ۹۹ تجربه خوبی برای آن دسته از متقاضیان سیگنال به همراه داشت که در خرید و فروشهای خود و به عبارت دقیقتر ورود به سهام، بیشتر دقت کنند.
به عبارت دقیقتر در حال حاضر عصر ایجاد شوک مقطعی در بازار سهام سپری شده و هماکنون تخصصی بودن و حرفهای بودن در امر سرمایهگذاری و بهرهمندی از مشاوره قانونی بیش از پیش برجسته شده است.