اعجاز فیبوناچی در نمودار مرگ روزانه کرونا در ایران

۱۴ فروردین ماه امسال  در یک کانال خبری ، نمودار تعداد فوت شدگان ناشی از کرونا در هر روز در ایران را دیدم . چشم تربیت شده من با آموزه های تحلیل تکنیکال ، بی اختیار به من سیگنالهایی داد که انگار این نمودار از قواعد نظریه الیوت پیروی می کند. آشنایی من با فلسفه تحلیل تکنیکال و پژوهشهای رابرت پرچر در زمینه سوشونومیک و مود اجتماعی مرا بر آن داشت تا به شمارش امواج این نمودار بپردازم.  آنچه درنمودار دیدم مرا ترساند.

در شمارش اولیه که به کانال کمپین  قهرمانان سفیدپوش ارائه دادم یک موج ۱ و یک اصلاح ساده موج۲ قابل مشاهده بود . نموداری میدیدم با مومنتومی بسیار بالا که به من میگفت که هر آن آماده است تا موج سوم خود را آغاز کند.

۱۴ فروردین بود و تعطیلات نوروز هم رو به پایان ؛ دولت هم نوید بازگشایی ادارات را میداد که به مفهوم پایان قرنطینه و افزایش تماس های اجتماعی بود ؛ شرایطی که زمینه را برای فعالیت بیشتر ویروس فراهم می آورد . در راستای مسئولیت اجتماعی خویش نگرانی م را با انتشار شمارش امواج این نمودار به گوش همکاران رساندم.

این شمارش امواج  در زمان انتشارخود با واکنش سرد فعالان بورسی روبرو شد . بخش بزرگی از فعالان بورسی به تکنیکال اعتقاد ندارند ، بخشی از تکنیکالیست ها به تئوری الیوت روی خوش نشان نمی دهند و بسیاری ازخود الیوتیسین ها سوشونومیک را قبول ندارند . پس بدیهی است که اگر یک تحلیل  سوشونومیک ارائه شود از طرف بخش بزرگی از فعالان بورسی بایکوت  شود . می دانیم  که نخستین  واکنش غریزی انسانها در برابر اطلاعاتی که با باورهای قبلی آنها تطابق ندارد انکار است اما برخی هم پا را فراتر گذاردند و….

شما هم اگر از آن دسته از فعالان بازار هستید که به صحت  تیتر این نوشتار مشکوکید  توجهتان را به نمودارهای زیر جلب میکنم.

واکنش اعجاب انگیز نمودار به ترازهای فیبویی تعدادی

نخستین مورد فوتی  در ۳۰بهمن گزارش شد. پس نقطه صفر موج ۱ روز ۲۹ بهمن خواهد بود. در ۷ فروردین سقف ۱۵۷ مورد فوتی  ثبت میشود. خوب حالا ترازهای اصلاحی ۶۱٫۸ و ۷۰ و ۷۸٫۶ درصد فیبوناچی را برای این موج حساب کنید. تراز اصلاحی ۶۱٫۸ درصدی بر روی عدد ۶۰ قرار می گیرد. تراز اصلاحی ۷۰ درصدی بر روی عدد ۴۷ قرار می گیرد. تراز اصلاحی ۷۸٫۶ درصدی بر روی عدد ۳۴ قرار می گیرد. حالا واکنش نمودار به این سطوح را در چارت زیر مشاهده کنید

در هر سه مورد قیمت به تراز فیبوناچی مربوطه خورده و با واکنشی شدید به بالا برگشته
و سرآخرهم موج ۲ اصلاحی روی تراز ۷۸درصد پایان یافته است .

واکنش اعجاب انگیز نمودار به ترازهای فیبوی زمانی

عرض کردم که نقطه صفر موج ۱ روز ۲۹ بهمن است و سقف آن هم ۷ فروردین حالا ببینیم که واکنش نمودار به ترازهای زمانی اصلاحی ۶۱٫۸ ، ۱۰۰ ، ۱۳۸ و ۱۶۱ نمودار چگونه بوده تراز اصلاحی زمانی  ۶۱٫۸ درصدی بر تاریخ ۳۰ فروردین منطبق است. تراز اصلاحی زمانی  ۱۰۰  درصدی بر تاریخ ۱۳ اردیبهشت منطبق است. تراز اصلاحی زمانی  ۱۳۸  درصدی بر تاریخ ۲۷ اردیبهشت منطبق است. تراز اصلاحی زمانی  ۱۶۱  درصدی بر تاریخ ۵ خرداد منطبق است. حالا واکنش نمودار به این سطوح را درچارت زیر مشاهده کنید.

مشاهده می  کنید که قیمت در برخورد به ترازهای فیبوی اصلاحی زمانی چگونه قدرتمندانه واکنش داده است !!!

از میان ترازهای فوق فقط در سطح ۱۰۰ درصدی با تنها یک روز تاخیر مواجهیم و دربقیه ترازها نمودار دقیقا از تراز اصلاحی فیبویی زمانی بازگشتی قدرتمندانه را نشان داده است

حال بیایید  واکنش های نمودار را در چارتی ببینیم که در آن همزمان  ترازهای اصلاحی تعدادی و زمانی رسم شده باشند. اوج شاهکار فیبوناچی در این نمودار مشاهده خواهد شد

در هر مورد نمودار به کنج حاصل از تقاطع دو تراز اصلاحی تعدادی و زمانی و همپوشانی آنها برخورد کرده و برگشتی انفجاری را تجربه کرده است !!!!

آیا اعجاز سطوح فیبوناتیکی به همین موارد ختم میشود ؟؟؟؟  خیر

سقف موج ۱ در تعداد ۱۵۷  مورد ثبت شده. کف  موج ۲  در تعداد  ۳۵ مورد. حالا محاسبه کنید که  اکسپنشن های ۱۶۱ و ۱۷۸ درصد  موج ۲ اصلاحی در چه ترازهای تعدادی واقع شده اند. اکسپنشن ۱۶۱ درصدی موج اصلاحی ۲ برابر است با ۱۹۹٫ اکسپنشن ۱۷۸ درصدی موج اصلاحی ۲ برابر است با ۲۲۰ 
حال بیایید ببینیم که نمودار در این ترازها چه رفتاری داشته.

واکنش چارت در برخورد به دو اکسپنشن محاسبه شده  ستودنی ست. و نیز نیک بنگرید که چگونه در مسیر پیشروی موج سوم روی مقاومت حمایت های مینور تبدیل سطوح انجام شده. دوستانی که به تکنیکال کلاسیک علاقمندند اگر اندکی دقت بیشتر بنمایند حتما پولبک به سقف شکسته شده موج ۱ را مشاهده خواهند کرد. آیا وجهی از تحلیل تکنیکال باقی مانده که در نمودار فوق قابل مشاهده نباشد؟؟
حقیقتا حیرت انگیز است.  

در زمان انتشار تحلیل فرمودند که تحلیل تکنیکال را به گند نکشید. فرمودند که همین کارها را می کنید که تحلیل تکنیکال بدنام می شود. فرمودند که جمع کنید این مسخره بازیها را. همیشه زمان بهترین داور است که چه کسی چه چیزی گفته. عزیزان را دعوت میکنم به مطالعه … به تحقیق. به تحقیق در باب فلسفه تحلیل تکنیکال. به تحقیق در باب خاستگاه تحلیل تکنیکال. و اینکه اصلا این شبه علم از کجا آمده و چرا ؟؟؟ 

من در آن چارت اولیه چه دیدم

این چارت هم مثل چارت های قیمتی،  نبرد بین دو طرف مبارزه را نشان می دهد . با این تفاوت که طرفین نبرد در اینجا ویروس کووید۱۹ و مردمان ایران زمین هستند  .

یکی ویروسی است که می کشد ودیگری ملتی است که مورد تهاجم قرار گرفته و حالا باید به دفاع از خود بپردازد . دفاعی که در قالب رفتار اجتماعی و  توان شبکه بهداشتی  درمانی ایشان متجلی می شود و اجبارا ادامه خواهد داشت تا زمانی که بشر ابزار تهاجمی لازم جهت از بین بردن ویروس  را به دست آورد ( دارو )

در موج ۱ ویروس بی محابا حمله کرد و شهرها و بیمارستانها را به خاک و خون کشید . فرارسیدن جشن نوروز و در پی آن تعطیلی محیط اداری فرصتی را به مدافعان داد تا به بهانه تعطیلات نوروز بتوانند به درصد بالاتری از رعایت پروتکل های بهداشتی دست یابند و ویروس را به عقب برانند.

پس از ۱۶ فروردین هم خوشبختانه آشنا شدن پزشکان ایرانی با این بیماری و یافتن راههای مقابله حداقلی با این ویروس از یک سو و کمکها ی کمپین های مردمی و بسیج نهادهای غیر دولتی از سوی دیگر به یاری دولت و ملت آمد و کرونا پس زده شد تا در نهایت  اصلاحی پیچیده بر روی نمودار شکل بگیرد.

ششم خرداد ماه چارت سیگنال  داد که موج اصلاحی پیچیده احتمالا پایان یافته و بعد از مدتها ممکن است که نبرد مغلوبه شود . دو روز بعد نخستین تلاش برای آعاز موج سوم ناکام ماند اما در روز ششم سیگنال پایان موج اصلاحی ۲ و آغاز موج ۳ مرگ و میر در کشور قطعی شد و هراس به من بازگشت.
 در شهر اما هیچ خبری نبود و مردم تازه داشتند دورهمی ها را آغاز می کردند.

به خیابان که می رفتی مردمی را میدیدی که هیچ گونه حفاظتی در برابرحمله  ویروس نداشتند و انگار که ماجرا برایشان تمام شده بود . دولت در نبود بیمار ۳ مرکز بیمارستانی مقابله با کرونا را بسته بود و دانشگاه آزاد هم که بیمارستانهایش را در اختیار دولت قرار داده بود تا جهت مداوای بیماران کرونایی استفاده شوند شروع کرده بود به آب و جارو کردن آنها.

اما نمودار چیز دیگری نشان می داد. ۱۳ روز پس از آن  الاکلنگی روی نمودار نقش بست  و آمار فوتی ها یک روز بالا میرفت و یک روز پایین تا بالاخره تیر خلاص شلیک شد.

حالا آمده ام تا بار دیگر به زبان نمودار هشدار دهم . آن هم به فعالین بورسی که زبان نمودار را بهتر می فهمند . نمودار آپدیت شده همراه با کانال بندی های مربوطه اکنون به شکل زیر است

نمودار در موج سوم  در حال پیشروی است اما هنوز مومنتوم  آن ضعیفتر از موج۱ است. 

اینکه بعد از این چه میشود و چارت چگونه توسعه خواهد یافت فقط و فقط به ما بستگی دارد . اگر سریعا متوجه وخامت اوضاع شویم و بار دیگر رفتارمان را به رفتار جمعی مان در هفته های اول و دوم فروردین نزدیک سازیم سرعت رشد تعداد تلفات را کاهش خواهیم داد وگرنه شاهد تلفاتی به مراتب سخت تر از موج ۱ خواهیم بود.

اگرآمادگی کافی داشتیم و می توانستیم که حداقل در همین نقطه دفاع موثری داشته باشیم و ویروس را عقب برانیم امیدواری ها خیلی بیشتر میشد از آن رو که ساختار کلی هر سه موج به ساختار کارکتیو نزدیک میشد و از ساختار جنبشی فاصله میگرفت ؛ اما من در افق چنین کورسویی از امید نمیبینم .

از شنبه بار دیگر محدودیتها به تهران بازگشته و بر محدودیتها ی اجتماعی  افزوده شده اگر میخواهید بدانید که در کجای نمودار قانونگذار  شروع به مقاومت کرده به چارت پایین توجه بفرمایید.

بله روی سقف کانال  !!!!

مردم عادی که تحلیل تکنیکال نمی دانند شاید متوجه نباشند که چرا قانونگذار در زمان فعلی به برگشت محدودیتها و دورکاری در ادارات امر کرده اما کسانی که با تکنیکال آشنا هستند می دانند که این خاصیت مقاومت در سقف کانال هاست. یک نکته ظریف هم برای دوستانی دارم که به تکنیکال کلاسیک علاقمندند … آیا پولبکی را که پس از شکست سقف پیشین در نمودار رقم خورده میبینید. 

شکست سقف این کانال که در پی شکست سقف پیشین روی می دهد خطرناک است. خطر این شکست وقتی بیشتر درک میشود که به چارت زیر نگاه کنیم.

شرایط برای یک صعود قوی کاملا مهیاست

ویروس در طول موج ۲  خود را تغییر داد و به کرونای جدید ارتقا یافت و دوباره باقدرت حمله کرد. در طول موج ۲ هر چقدر ویروس در جهت منافع خودش تغییر کرد ما در جهت عکس منافع خودمان تغییر کردیم.

هر چقدر که ستاد کرونا فریاد زد که بازگشایی ها صورت نگیرد دولت محضورو ورشکسته  نتوانست تبعات قرنطینه  اجتماع را بپذیرد و آرام آرام امر به بازگشایی داد و عملا با عقب نشینی  زمین بازی را به دست ویروس سپرد.

ملتی که احساسی تصمیم میگیرد و نه منطقی ، ملتی که به جای تقلید از ملت آلمان و ژاپن و کره از معترضین قرنطینه ها تقلید می کند کاسه صبرش به  سر آمد و قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی را رها کرد و عملا خود را به دام ویروس انداخت و بدین گونه موج ۳ حمله ویروس آغاز شد.

حالا دوباره ما در نبرد با ویروس مغلوب شده ایم . اینکه تا کجا عقب رانده خواهیم شد و آمار تلفات کرونا تا چه حد بالا خواهد رفت همچون همیشه قابل پیش بینی نیست حتی به مدد نظریه الیوت.

همچون همیشه می توان احتمالاتی در مقاومت های مهم چارت مطرح کرد اما آنچه تعیین میکند که آمار تلفات روزانه تا کجا پیش می رود فقط و فقط به خود ما بستگی دارد  ؛ به خود ما به عنوان یک اجتماع از انسانها که دریک کشور در کنار هم زندگی میکنیم.
 به این بستگی دارد که حکومت تا چه حد  کرونا را جدی میگیرد و جهت مقابله با آن قوانین سفت و سختی وضع می کند. به این بستگی دارد که مردم ما چقدر کرونا را جدی می گیرند و پروتکل های بهداشتی را تا چه اندازه ای رعایت می کنند ….. همین. 

هر گونه قصوری در این مسیر همدستی ست با عزراییل

قصد من از پست اول هم شمارش موج و درآوردن اهداف امواج نبود چرا که علاقمند به دانستن تعداد مرگ و میر هموطنانم نیست . غرض از پست آن مطلب دو نکته بود: 

۱- هشدار به مردم …. ( که مسئولان  خیلی وقت است که از دایره اندرز متخصصان خارجند)

۲- جلب توجه علاقمندان به علوم جدید و در این مورد خاص سوشونومیک رابرت پرچر

قصد من هشدار به مردمی است که دیگر باید به این نتیجه رسیده باشند که فقط خودشان هستند که  به درد خودشان میخورند و باید به فکر خودشان باشند . این نمودار را برای جلب توجه مردم سرزمینم تحلیل کردم که بدانند که اگر قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی  را رعایت نکنند ممکن است که با چه عواقبی روبرو شوند و چه بهایی بپردازند. دوباره تکرار میکنم  که اینکه تعداد مرگ ومیر در قالب این موج  تا کجا پیش رود به چند مورد بستگی دارد.

اول از همه به اینکه ما چقدر از روش های غلط فکری احساسی و رفتاری خود دست برمیداریم . تقلید از مردم آلمان و ژاپن و کره را سرلوحه خود قرارمی دهیم یا خیر.

دوم اینکه بپذیریم که تغییرات رفتاری که در فاصله آغاز موج ۲ تا پایان آن تجربه کردیم غلط بوده و باید دوباره به وضعیت اول فروردین بازگردیم . جشن نوروز موهبت سرزمین آبا اجدادی بود برای اینکه قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی که ناخواسته تولید  می کرد به ما کمک کند که با کرونا مبارزه کنیم . حالا وقت آن است که آگاهانه از این موهبت درس بگیریم و با اراده خود آنرا ایجاد کنیم . وگرنه کشته خواهیم داد آن هم به تعدادی که ممکن است که به مخیله بعضی ها یمان هم نرسد. امواج ۳ پرقدرت ترین امواج در ساختارهای الیوتی هستند .

سوم اینکه دوباره همچون آن ایام در برابر کرونا متحد شویم و تمرکزمان را به جای دلتنگی ها ، هوس ها ، خستگی ها و دیگر هیجانات مخرب ،  معطوف مبارزه با کرونا و الزام های آن کنیم .

چهارم اینکه راهکارهای مبارزه با کرونا را جستجو کنیم . برای پیروزی در این نبرد نیازمند تغییراتی در شیوه های فکری احساسی رفتاری مان به عنوان یک ملت هستیم و گرنه همان وضعیتی را تجربه خواهیم کرد که تا حالا تجربه  کرده ایم و پشت هم کشته خواهیم داد ، شهید کادر درمان خواهیم داد ، محنت خواهیم کشید و آخرش هیچ .

بسیار گفته شد که ایران پسا کرونا با ایران پیشا کرونا متفاوت خواهد بود . الزاما این حرف درست نیست. ایران پساکرونا به شرطی با ایران پیشاکرونا متفاوت خواهد بود که ما به جای آنچه تا کنون در باور خود داشته ایم به چشم هایمان باور کنیم ؛ به جای قرقره آموخته ها به سنجش با ترازوی منطق رو آوریم . ببینیم که با باورها ، افکار ، احساسات و رفتارهای فعلی خود چه نموداری را در مقابله با ویروس ساخته ایم و اگر تغییر نکنیم و همچنان برآنچه که بودیم پای بفشاریم به کجاها ممکن است که برویم .

اینک موج سوم به راه افتاده …

موج سوم را مردمی میسازند که مردن از کرونا را ترجیح می دهند به مردن از گشنگی.

موج سوم را سلبریتی هایی میسازند که نمیتوانند حریف هوای دلشان شوند و به زمین فوتبال میروند و تازه بدون ماسک و دستکش در کنار هم شاد و خندان ، قهرمانانه عکس می اندازند.

موج سوم را تفریح طلب هایی می سازند که نمیتوانند حریف دلتنگی شمالشان شوند و اگر هم جاده های چالوس را ببندند از جاده قدیم رشت خودشان را به سواحل می رسانند و در کنار هم آب بازی می کنند و عکس در اینستاگرام میگذارند اما تاوان هوس بازی های ایشان را باید پزشکان و پرستاران  و خانواده هایشان بپردازند.

موج سوم را کادر درمانی میسازد که خسته ، فرسوده و له شده است . کشته داده ، تحت سخت ترین شرایط کار کرده ، خودش و خانواده اش را در معرض مهلکترین خطر در حیات آدمی قرارداده ( خطر مرگ ) اما نه پاداش مالی فراخور این ایثار را  دریافت داشته و نه تقویت شده و تازه اکنون هم با کمبود نیرو مواجه شده است.

موج سوم را کشوری میسازد که به بهای بی مبالاتی بخش بزرگتری از جامعه ، نخبگانی را از دست می دهد ( پزشکان و پرستاران ) که برای تولید هر یک نفرشان بین ۱۶ تا ۲۶ سال زمان لازم است.

موج سوم را کشوری میسازد که تحت فشار چند کاغذ پاره ، تحلیل رفته ، پول ملی ش  فرو ریخته ، اقتصادش ناتوان شده و توان تامین حداقل های اقتصادی لازم برای مقابله با کرونا را ندارد.

التماس تفکر

ایران پساکرونا تغییر خواهد کرد اگر شیوه های فکری ، احساسی و رفتاری ما تغییر کنند و گرنه ما همچنان تلفات خواهیم داد و دستاوردی بالاتر از پسروی  نخواهیم داشت.

پ.ن: در تهیه  این نوشتار از کمکهای دو دوست بزرگوار آقایان رضا حبیبی و رضا سلجوقی بهره مند بودم . از الطاف ایشان سپاسگزارم.