مکس بورس روانشناسی بازار سهام| شیوه صحیح معامله گری در بورس - مکس بورس

اینکه چگونه معامله‌ گری کنیم و چگونه به این نتیجه برسیم که معامله‌ گری به کسب سود در هر معامله‌ ای خلاصه نمی ‌شود، خود نیازمند یادگیری در خصوص درک حقیقت معامله گری است. مطلب پیش رو به دنبال روشن سازی از این ابهامات است.

فرهنگ سازی بورس: حقیقت تلخ و دردناک معامله‌گری این است که نتیجه هیچ‌کدام از معاملات قطعی نیست. در واقع معامله‌گری به احتمالات و خصوصاً به یادگرفتن اندیشیدن در احتمالات برمی‌گردد. «مارک داگلاس»…

انسان‌ها وقتی وارد بازاری غیرقابل‌کنترل می‌شوند، با نوعی آشفتگی و ناهماهنگی شناختی مواجه می‌شود. وقتی شرایط آن‌طور که می‌خواهیم یا انتظار داریم پیش نمی‌روند، باعث نگرانی، عصبانیت یا ناراحتی می‌گردند؛ به همین علت در معامله هم نمی‌توانیم از هیچ معامله‌ای، انتظار نتیجه خاصی را داشته باشیم چون در این صورت، اگر نتیجه حاصله، با انتظاراتتان همخوانی نداشته باشد، شما موجی احساسی از احساسات منفی را به وجود می‌آورد که منجر به بروز اشتباهات سنگینی در معاملاتتان خواهد شد و درنهایت، حساب معاملاتی‌تان را زیان‌ده خواهد ساخت

هر معامله‌ای نتیجه‌ای تصادفی دارد. وقتی‌که توانستید غیرقطعی بودن لبه‌ها و منحصربه‌فرد بودن لحظات را به‌درستی درک کنید، نگرانی و اضطرابتان فروکش خواهد کرد «مارک داگلاس»

لبه همان استراتژی معاملاتی است که احتمال وقوع حالتی را بر حالت دیگر ارجح‌تر می‌بینید. هر معامله‌ای که انجام می‌هید، کاملاً مستقل و جدا از معامله قبلی یا معامله بعدی‌تان خواهد بود. این حقیقت، مبنا و اساس درک اهداف سود و دلیل دردسرساز شدن آن‌ها برای معامله‌گران است. به عنوان مثال: اکثر افراد شدیداً اعتقاددارند که اگر آخرین معامله‌شان، نتیجه‌ای قطعی داشته است و شرایط فعلی معامله‌شان همانند همان معامله قبلی است، پس باید انتظار نتیجه‌ای دقیقاً یا نسبتاً مشابه را داشته باشند! اما این تفکر، احتمالا ریشه شروع مشکلاتشان است.

مارک داگلاس دراین‌باره گفته است نتیجه هر معامله نامشخص و البته تصادفی است.

درک اینکه وقتی تک‌تک معاملات نتیجه‌ای تصادفی دارند، چطور می‌توان در این بازار سود کسب کرد دشوار است؛ چون انگار با آنچه در بازار می‌بینیم در تضاد است؛ معامله‌گرانی را در بازار می‌بینم که مرتباً در بازار سود می‌کنند و می‌دانیم که چنین چیزی غیرممکن نیست. شما باید به‌طور هم‌زمان، دو نگاه و درک متفاوت از مقوله معامله‌گری در ذهنتان داشته باشید؛ دو نگاهی که کاملاً با یکدیگر در تضاد است. اولین مورد، این است که چنانچه به‌صورت مستمر به استراتژی معاملاتی‌تان بچسبید، می‌توانید به‌طور دائم از بازار سود کسب کنید. برداشت دوم نیز این است که شما نمی‌توانید بازار را کنترل کنید و هر معامله‌ای نتیجه‌ای تصادفی و مستقل از نتیجه معاملات دیگر دارد.

برای به دست آوردن سود در بازار سرمایه، از یک نتیجه به‌ظاهر تصادفی در هر معامله باید استراتژی یا لبه معاملاتی‌تان را به‌صورت مستمر در یک سری از معاملات پیاده کنید و همین‌جاست که بحث نظم و انضباط در معامله‌گری مطرح می‌شود.

وقتی‌که معامله‌ای در بازار سهام انجام می‌دهم، تنها انتظاری که دارم، حصول نتیجه است و بس. «مارک داگلاس»

تنها انتظاری که باید داشته باشید این است که اگر از استراتژی معاملاتی‌تان در طی زمان کافی پیروی کنید و البته با فرض اینکه استراتژی کارا و صحیحی را در پیش‌گرفته باشید، درنهایت، سود خواهید کرد.

به عنوان مثال: یک فروشنده ماشین را در نظرتان تصور کنید. این فروشنده نمی‌داند که خریدار، کدام ماشین را می‌خرد یا حتی اصلاً اقدام به خریدی می‌کند یا خیر؛ درنتیجه، هیچ انتظار خاصی از افراد مختلف ندارد. هر بار که این فروشنده به مشتریان در انتخاب ماشین مناسب کمک می‌کند، در حال پذیرفتن یک نوع ریسک است زیرا وی، وقتش را صرف مشتری می‌کند که ممکن است هیچ بازده ای از آن عایدش نشود؛ البته به همان نسبت، یک سود خوب و عالی هم در دل این موقعیت برای وی نهفته است.ما به دلیل عدم کنترل بر بازار، تنها می‌توانیم روی استراتژی یا لبه معاملاتی‌مان به‌عنوان بهترین تکنیک مدیریت معاملات حساب کنیم؛ با اتکا به این تکنیک و استمرار در این راه، می‌توانیم نتیجه‌ی ‌این عدم کنترل را به نفع خودمان تغییر دهیم.

بعد از انجام معامله، هرگز نمی‌دانیم که چقدر سود یا ضرر خواهیم کرد؛ پس باید با آگاهی از این مسئله، معاملاتمان را مدیریت کنیم. معامله‌گر نمی‌داند که بازار تا کجا به‌پیش می‌رود یا اینکه آیا روند معکوسی در پیش خواهد گرفت یا خیر. تنها چیزی که می‌داند این است که سطوح کلیدی چارت، لبه معاملاتی وی است و باید آن را بارها و بارها تکرار کند تا در طی زمان، به سود برسد. این معامله‌گر در حال پذیرش ریسک بازار است اما درعین‌حال، فرصتی برای کسب سود نیز در اختیار دارد.در هر معامله‌ای انتظاری تصادفی وجود دارد که به معنی توزیع تصادفی سود و زیان برای هر حاشیه معاملاتی است. شما نمی‌توانید از پیش بدانید که آیا این معامله برایتان سودی خواهد داشت یا خیر؛ تنها چیزی که می‌دانید این است که اگر استراتژی معاملاتی‌تان را به مدت کافی دنبال کنید می‌توانید سود کسب کنید. شما باید بتوانید با این مقوله کنار بیایید و این مسئله، به مهارت معامله‌گر برمی‌گردد. معامله‌گر حرفه‌ای از شم خود به هنگام خروج از معامله‌ای استفاده می کن و این کار، هیچ اشکال یا ایرادی هم ندارد اما به اینجا رسیدن، به آموزش، زمان و تجربه نیاز دارد.

معامله‌گری به کسب سود در هر معامله‌ای خلاصه نمی‌شود.

مارک داگلاس می‌گوید، معامله‌گری به احتمالات و خصوصاً به یادگرفتن اندیشیدن در احتمالات برمی‌گردد.

وقتی‌که شما یک لبه معاملاتی با احتمال بالا را با درک و پذیرش این حقیقت که هر معامله‌ای نتیجه‌ای تصادفی دارد ترکیب می‌کنید، درصورتی‌که از نظم کافی جهت حفظ و تکرار این امر در بلندمدت برخوردار باشید، می‌توانید خودتان را در موقعیت کسب سود مستمر از بازار قرار دهید.

 

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 210 views بار دسته بندی : بورس تاريخ : 29 دسامبر 2020 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.