موفقیت در معاملهگری ۸۰ درصد ارتباط مستقیمی با جنبههای روانی معامله دارد و تنها ۲۰ درصد به روشهای معاملهگری اعم از تکنیکال و فاندامنتال بستگی دارد. توصیههای جدی معاملهگری از این منظر کدامند؟
کانال تلگرامی فرهنگسازی بورس: مارک داگلاس از قدیمیهای این بازار است و خیلیها او را پدر علم روانشناسی معاملهگری میدانند. او سالهای زیادی را به آموزش و تدریس مباحث روانشناسی در بازارهای مالی پرداخته است. دو کتاب بسیار با ارزش از او در ایران به چاپ رسیده: یکی کتاب The Disciplined Trader (معامله گر منظم) و دیگری Trading in the Zone (معاملات ذهنی) است.
مارک داگلاس در یک جمله تاکیدی میگوید: موفقیت در معاملهگری ۸۰ درصد ارتباط مستقیمی با جنبههای روانی معامله دارد و تنها ۲۰ درصد به روشهای معاملهگری اعم از تکنیکال و فاندامنتال بستگی دارد. او میگوید شما میتوانید با یک دانش متوسط در تحلیلگری در صورتی که کنترل روحی و روانی خود را از دست ندهید، در بازار سود کنید و برعکس حتی اگر بهترین و بزرگترین سیستم معاملات را داشته باشید اما کنترل روحی و روانی نداشته باشید، در بازار ضرر میکنید. توصیههای زیر در سه بخش آماده شده که از برای معاملهگران بسیار ضروری و اساسی است.
الف) بخش اول
کسب سود از معاملات، نیازمند داشتن مهارتهای ذهنی، شناخت و درک از معاملات است…
شکاف واقعیت را پرکنید!
معاملهگران بازار سرمایه عموماً معاملاتشان را با روشی که به آنها وعده و امیدواری زیادی میدهد آغاز میکنند. آنها میخواهند درآمدی مستمر برای خودشان درست کنند. اما، این مسئله تنها در صورتی ممکن است که شما از یک روش کارا بهصورت منظم و مستمر استفاده کنید؛ اغلب افراد اصولاً اینچنین عمل نمیکنند و درنتیجه، همان شکاف سود که بدان اشاره میکند را تجربه میکنند.نکته اصلی مربوط به این شکاف این است که معاملهگران عموماً سعی میکنند تا این فاصله را با یادگیری و شناخت بیشتر بازار، تغییر روش و یا صرف زمان بیشتر مقابل کامپیوترهایشان پر کنند. اما آنچه واقعاً باید انجام دهند، شناخت بیشتر خودشان و نحوه واکنششان در بازار است. درواقع، آنها باید مهارتهای ذهنی صحیح و مناسب برای معامله بر اساس روش معاملاتیشان را به دست بیاورند و با تکیه بر آن، این شکاف را پر کنند.
منفعت و کسب سود دو مقوله متفاوتاند
برای خوششانس بودن و کسب سود در معاملات بازار سهام، به هیچ مهارت خاصی نیاز ندارید؛ شما فقط باید سایت معاملات آنلاین کارگزاری خودتان را بازکنید و چند دکمه را فشار دهید و اگر بخت و اقبال یارتان باشد، در چند روز، پول خوبی به دست خواهید آورد!!!! همین دلیل، طبیعی است که برخی از تازهکارها که هنوز مهارتهای معاملاتیشان را تکمیل نکردهاند، و از این خوششانسیها میآورند، فکر کنند کسب درآمد و خرج زندگی از طریق معاملات نباید کار سختی باشد.!!!!! بسیاری از معاملهگران به این طریق، شروع حرفه معاملاتیشان را رقم میزنند. البته نیاز به گفتن نسیت که درست به همین طریق، خیلی زود، حتی سریعتر از زمانی که بهطور شانسی سود به دست آورده بودند، سرمایهشان را هم به باد میدهند.کسب سود از معاملات، نیازمند داشتن مهارتهای ذهنی، شناخت و درک این حقیقت است که هر معامله، نتیجهای تصادفی دارد؛ ضمن اینکه معاملهگر تا آخرین لحظه و پایان کار، نمیداند چه نتیجهای در انتظارش است. معاملهگری که سود میکند، این حقیقت را میداند و آگاه است که باید طی زمان و انجام تعداد کافی از معاملات و البته نادیده گرفتن وسوسهها و احساسات به دست آمده از معاملات، به معاملاتش بپردازد. آنها به دلیل تمرکزشان روی هدف بزرگتر، قادرند این کار را انجام دهند.
مهارتهای ذهنی کلید موفقیت در معاملات
حتی اگر روش معاملاتیتان احتمال سود بالایی را برایتان محقق میسازد، برای اجرا و پیادهسازی صحیح آن به مهارتهای ذهنی مناسب نیاز دارید؛ در غیر این صورت، حتی یک استراتژی موفق هم شمارا بهجایی نخواهد رساند!!! مهارتهای ذهنی مواردی از این قبیل هستند: متمرکز ماندن بر فرایند، عدم نگرانی درباره عواقب نتیجه ندادن معامله. اگر شما مهارتهای ذهنی مناسب برای حفظ تمرکزتان بر فرایند معاملات و اجرای دقیق کارهایی که باید سریعاً، بدون ترس یا تعلل انجام دهید را نداشته باشید، نمیتوانید از بازار سود کسب کنید.
بسیار مهم است که به خاطر داشته باشید هرچقدر هم که مهارت تکنیکال شما در تولید معاملات سود ده خوب باشد، تبدیل آن معاملات سود ده به جریان دائم درآمدی، به توانایی انجام/عدم انجام برخی کارهایی نیاز دارد. هرچقدر هم که روش به کارگیری نحوه انجام معامله در بازار سرمایه خوب باشد، اگر مهارتهای ذهنی مناسب نداشته باشید، ضرر خواهید کرد.
مهارتهای ذهنی مانند نظم و انضباط به معنای توانایی کنترل خود و خصوصاً، اقداماتتان در بازار در مقابل وسوسهی مداوم بازار است.
ب) بخش دوم
با پذیرش ماهیت تصادفی معامله میتوان نتایج مستمر و ادامهداری رقم زد…
الگوهای قیمتی، آینده را پیشبینی نمیکند
هیچکدام از متدهای تکنیکال به شما نمیگویند که حرکت بعدی بازار چیست. آنها به ما کمک میکنند تا احتمال موفقیتمان در طول سریهای معاملاتی را بالا ببریم. البته، مفاهیم روانشناسی مهمی هم در این حقیقت دخیلاند.
نتیجه هر سیگنال مشخص، منحصربهفرد و اتفاقی است. هیچ راهی وجود ندارد که شما از قبل بتوانید نتیجه یک سیگنال خاص یا توالیهای سود و ضرر را بدانید. بهعبارتدیگر، ماهیت معاملهگری، تصادفی است.
با پذیرش ماهیت تصادفی معامله میتوانم نتایج مستمر و ادامهداری رقم بزنم
اگر اصل تصادفی بودن را نپذیرید، درخواهید یافت که معاملهگری ترسناکترین کاری است که انجام دادهاید. شما تنها میتوانید با درک این مسئله که هر معاملهای تصادفی و منحصربهفرد است، و سپس، استفاده از این اطلاعات در کنترل خود بعد از هر معامله، در بازار بهطور مستمر سود کنید. درنتیجهی آخرین معاملهتان گیر نکنید. بهجای آن، به روش معاملاتیتان بچسبید.. روشهای تکنیکال، الگوهای رفتار جمعی انسانها را شناسایی میکنند اما مشکل اینجاست که نتایج بهدستآمده همیشه با الگوی تکتک معاملات همخوانی ندارند. همیشه نباید رابطهای میان نتیجه و الگو وجود داشته باشد. هیچ ضمانتی وجود ندارد که این معامله، حتی اگر کاملاً شبیه معامله قبلی هم باشد، نتیجهای عین آن معامله حاصل کند. در عوض، این روش صرفاً به ما میگوید که اگر ما بهطور مستمر از آن استفاده کنیم، پس ازسریهای معاملاتی، میتوانیم سود کسب کنیم.
احتمالات و نه امور قطعی
باید بدانید که یک توزیع تصادفی از سود و ضرر در یک توالی معاملاتی وجود دارد. اندیشیدن به احتمالات به شما کمک میکند تا انتظاراتتان از معاملات را کنار بگذارید زیرا شما بر نتایج سریهای معامله و نه نتایج تکتک معاملات متمرکزشدهاید.بازارها در ابتدا محیطهایی بودند که افراد با حضور در آنها، کالاها و سهام را با یکدیگر ردوبدل میکردند. اما امروزه، بازارها الکترونیکی شدهاند و اغلب معاملهگران هم از لپتاپهایشان استفاده میکنند. این امر، ارتباط انسانی و فردی را از حرفهای که بسیار به روابط انسانی متکی است، خارج میکند. تمامی قیمتها به دست انسانها شکل میگیرند؛ باورهای انسانی منشأ بروز تمامی اتفاقهاست.
معاملهگر خرد معمولی این حقیقت که معاملهگران بزرگتری وجود دارند که میتوانند بازار را تکان دهند را درک نمیکند یا راجع به آن فکر نمیکند؛ درنتیجه، هر حرکت قیمتی، نحوه تفکر عدهای درباره آینده را نشان میدهد و آن حرکات قیمتی همان چیزی هستند که در قالب تحلیل تکنیکال توجیه میشود. با تکنیکال شما میتوانید الگوهایی را در رفتار جمعی انسانها بیابید. این الگوها به ما نشان میدهند که بعضی اتفاقات، احتمال وقوع بالاتری نسبت به بقیه دارند.
مشکل اینجاست که این الگوها بهصورت تصادفی تکرار میشوند. حتی اگر معیار و ملاکها هم صحیح باشند، ما نمیتوانیم رفتار انسانها را پیشبینی کنیم؛ این نکته بسیار مهم است. یادتان باشد، همه معاملات تحت تأثیر رفتارهای انسانی و رویدادهایی هستند که شما هیچ کنترلی روی آنها ندارید. استراتژی معاملاتی شما این است که از احتمالات در طی سریهای معاملاتی به نفع خود استفاده کنید؛ شما نمیتوانید سودتان در معاملات را تضمین کنید.
ج) بخش سوم
یک سیگنال معاملاتی به شما نمیگوید شما تصمیم درست یا غلط میگیرید، بلکه صرفاً الگویی است که نشان میدهد احتمالات به نفع شما هستند…
ذهن من باید آزاد باشد
کانال فرهنگسازی بورس: برای اینکه بدون اشتباهات و خطاهای ذهنی معامله کنید، باید ذهنتان را آزاد کنید؛ نباید با خودتان فکر کنید که این معامله باید سود ده باشد. معاملهگر معمولی با خود انتظار دارد که این معامله باید به سود منتهی شود، در غیر این صورت اصلاً نباید آن را انجام دهم. اما اگر شما واقعاً میخواهید از بازار سود مستمری کسب کنید،نباید اینطور فکر کنید. بهمحض اینکه تصمیم گرفتید از هر معامله انتظار سود داشته باشید، خودتان را به لحاظ احساسی درگیر آن معامله میکنید؛ درحالیکه شما باید بدانید که یک معامله بهتنهایی اهمیتی ندارد؛ بلکه، سریهای معاملاتی و توانایی حفظ انضباط در معاملهگری مهم است.
حرفهای فکر کنید
باید نحوه تفکرتان نسبت به بازار را تغییر دهید؛ معاملهگر حرفهای با خود فکر نمیکند که آیا این معامله سود میدهد یا خیر زیرا آنها از مؤلفه انسانی موجود در معاملات آگاهاند؛ آنها به ریسک فکر میکنند؛ به نتیجه معامله فکر نکنید و در عوض، به ریسک و نقطه خروجتان بیندیشید، نه اینکه آیا این معامله سود ده خواهد بود یا خیر.
صفر و یکی نباشید!
یک سیگنال معاملاتی به شما نمیگوید شما تصمیم درست یا غلط میگیرید، بلکه صرفاً الگویی است که نشان میدهد احتمالات به نفع شما هستند. با تغییر این تفکر به سمت احتمالات، شما میتوانید پتانسیل ناامید شدن توسط بازار را به صفر برسانید. وقتیکه در معاملهای زیان ده قرار دارید، تنها معنیاش این است که اکثر معاملهگران با شما در این برهه از زمان همعقیده نیستند. پس اجازه ندهید درست یا غلط بودن تصمیمتان بر اعتمادبهنفستان تأثیر بگذارد.
اگر فکر میکنید درباره معاملهای درست تصمیم گرفتید، و بازار خلاف شما حرکت کرد، احساسی به شما خواهد گفت که شما درست تصمیم گرفته بودید و باید اطلاعاتی که این درستی را ضعیف میکند، نادیده بگیرید و درست در همینجا شما اشتباه خواهید کرد. وقتیکه میخواهید تصمیمتان درست از آب دربیاید، آنچه دوست دارید را در بازار خواهید یافت و نه آنچه در حقیقت اتفاق میافتد. بااحساس نیاز به تائید تصمیماتتان، خودتان را از دیدن حقایق محروم نکنید.اگر مستعد ناامید شدن باشید، این مسئله بر برداشت شما از اطلاعات بازار تأثیر خواهد گذاشت که در غیر این صورت، میتوانست منجر به کاهش ضررتان گردد.
حساب آزمایشی چیزی به شما القا نمیکند
معامله در حساب آزمایشی به شما نشان میدهد که چطور فکر میکنید.آیا شما در معاملات آزمایشی سود کردید و بهسرعت، وقتیکه با پول واقعیتان وارد بازار شدید. پولتان را از دست دادید؟ اگر اینچنین است، باید بدانید که بسیاری از معاملهگران چنین چیزی را تجربه میکنند.معاملهگران به درست یا غلط بودن تصمیماتشان در محیط آزمایشی اهمیتی نمیدهند زیرا میدانند که سود و زیانی در کار نیست. بنابراین تمرکزشان را به مواردی که واقعاً مهم است، معطوف میکنند؛ رعایت صحیح و آهسته روش معاملاتیشان و ایجاد یک حساب معاملاتی در طی زمان بدون عجله.
اگر راهتان را گم کردید و حسابتان را از دست دادهاید، مجدداً معامله در محیطهای آزمایشی را برای مدتی ادامه دهید تا ببینید چه احساسی دارید و چطور معامله میکنید. با پول واقعی هم باید به همین طریق معامله کنید.
شما به یک استراتژی معاملاتی نیاز دارید
یکی از اولین مواردی که باید در قامت یک معاملهگر بیاموزید، نحوه استفاده از احتمالات در مسیر موفقیتتان است. بهعبارتدیگر، شما به یک لبه معاملاتی با احتمال مناسب نیاز دارید. اما یادتان باشد که لبه معاملاتی صرفاً یک احتمال بالاتر از وقوع یک مسئله در مقایسه با مسئلهای دیگر در طی سریهای معاملاتی است و کسب پول و سود در بازار را برای شما تضمین نخواهد کرد. شما باید لبه معاملاتی را با مهارتهای ذهنی مناسب ترکیب کنید.