در روزهای پایانی هفته گذشته اخباری مبنی بر تغییر فرمول قیمتگذاری محصولات نهایی فولادی نظیر انواع ورق فولادی در بورس کالا روی خروجی سایتهای خبری قرار گرفت. بر این اساس شاخص شمش حوزه CIS به عنوان یک ضریب تعدیل کننده قیمت در مخرج کسر این فرمول قرار میگیرد و نرخ پایه شمش در بورس کالا ملاک قیمتگذاری قرار خواهد گرفت که در نهایت منجر به کاهش قیمت پایه خواهد شد. سوال اینجاست که این تغییر فرمول با چه هدفی صورت گرفتهاست؟
درست زمانی که داستان آزاد شدن نرخ محصولات فولاد مبارکه در بورس کالا مطرح بود، با واکنشهای منفی و هجمه زیادی از سوی خریداران در فضای مجازی مواجه بودیم. ترساندن عوام مردم از افزایش نرخ پایه محصولات در بورس کالا و تاثیر آن در رشد قیمت نهایی و فشار بر مصرفکننده نهایی در حالی مطرح میشد که در واقعیت امر و در قیمتهای بازار حتی با عرضه محصولات آماده و نیمه آماده فولادی در قیمتهایی براساس ارز ۴۲۰۰ تومانی باز هم شاهد افزایش قیمتهای پایانی و عدم تعادل در بازار آزاد بودیم. این ماجرا با تعیین سقف رقابت خرید و افزایش روزافزون نرخ ارز در بازار آزاد رنگ و بوی تازهای به خود میگرفت و رقابت در صف خرید برای تخصیص محصول ارزان قیمت را بیش از پیش میکرد. رانتی که اکنون با مشخص شدن آفات غیرقابل جبران تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی بیش از پیش برای مردم پدیدار گشتهاست. نفعی که از جیب تولیدکننده گرفته میشد و به جیب مصرفکننده نمیرفت؛ به طور قطع از بین نرفته بود و تنها از جیب طرفین اصلی معامله به جیب واسطهها ریخته میشد. واسطههایی که با هجوم سفارشات خرید، حال بر سر گرفتن اولویت خرید، بساط واسطهگریهای نوظهور دیگری در ثبت سفارشها را نیز فراهم میآوردند.
با آزاد شدن نرخ آن هم بر محور ارز نیمایی و باز شدن سقف رقابت برای محصولات در بورس کالا و کاهش التهابات ارزی در کشور در کنار افت قیمتهای جهانی، رفته رفته شاهد تعدیل قیمت محصولات در بورس کالا بودیم که با کاهش حاشیه سود دلالان، حجم تقاضا نیز افت چشمگیری داشت. در این تقاضا دیگر کمتر اثری از حضور سوداگران و احتکارکنندگان به چشم میخورد.
حال پس از گذشت چند ماه و با حرکت خزنده دلار، بار دیگر افزایش تقاضا برای محصولات در معاملات بورس کالا را شاهد هستیم. افزایش تقاضایی که در رقابت بر سر خرید در محصولات خاص به افزایش قیمتهای پایانی منجر میشود. شچمانداز عمده فعالان اقتصادی در خصوص ارز با توجه به معاملات شکل گرفته افزایشیست. در این خصوص که تا چه حد این چشمانداز قابلیت تحقق دارد در این گزارش نمیخواهیم حرف بزنیم اما بحث بر سر این است که تغییر مدل قیمتگذاری فعلی به چه دلیل است. آیا این کاهش قیمت اعمال شده در نهایت به نفع مصرفکننده نهایی خواهد شد یا تنها فضایی برای استفاده هرچه بیشتر از اختلاف قیمت به وجود آمده برای دلالان و واسطهها فراهم خواهد کرد؟
براساس اطلاعات موجود، نرخ پایه محصولات ورق گرم فولاد مبارکه در بورس کالا و براساس نرخ CIS با دلار محدوده سامانه نیما تعیین میشود و نرخ محصولات بر پایه نرخ دلار برای مصرف کننده اعمال میشود. حال با تغییر فرمول قیمتگذاری، نرخ پایه برای ورق گرم ۳۷۷۲۳ ریال برای هر کیلو و نرخ پایه ورق سرد ۴۰۵۹۷ ریال برای هرکیلوگرم خواهد شد. تعیین این نرخ پایه به ترتیب فاصله ۱۶٫۹ و ۲۶٫۷ درصدی با آخرین نرخ پایه تعیین شده این محصولات در بورس کالا دارد. (آخرین نرخهای پایه تعیین شده در بورس کالا برای ورق گرم و سرد به ترتیب ۴۴۱۰۱ و ۵۰۴۱۱ ریال در بورس کالا بود که براساس میزان عرضه و تقاضا و قیمتهای جهانی قابلیت افزایش یا کاهش در جلسات معامله بعدی دارد)
با فرمول جدید، نرخ پایه تعیین شده معادل دلاری ۷۱۸۵ تومان را برای این محصول در بورس کالا خواهد داشت. فاصله مزبور تا نرخ بازار آزاد بدون تردید موج تقاضای جدیدی برای این محصولات ایجاد خواهد کرد و رقابت زیاد علاوه بر اینکه منجر به افزایش قیمت خواهد شد، به فشار زیاد به تولید کننده جهت عرضه هرچه بیشتر محصولات در بورس کالا میانجامد. این موضوع میتواند فروش هرچه بیشتر محصولات فولاد مبارکه در بورس کالا را تحقق ببخشد و از طرفی صاحبان سرمایه را با نفع بیشتری مواجه کند. اما نکته اینجاست که با توجه به تجربههای قبلی، در نهایت چیزی دستگیر مصرفکننده نهایی نخواهد شد و تعیین فرمولهایی با این سبک تنها منافع عدهای خاص را تامین خواهد کرد.